آدمی گـاهـی نمـیـدانـد.
آدمی گـاهـی نمیـخواهد بـداند.
آدمی گـاهـی نـه میـداند و نـه میــخواهد کہ بـداند.
خــداونــدا
مـرا در گـروه جـاهـلان مپـسند
واگـر مـن در دستـه جاهلانـم
مـرا
در جهـل مـرکب قـرار مـده..
فرصتی ده
تـا بدانـم
کہ
نمیــدانم
خدایا به من ایمانی عطا کن که
نگران روزیم نباشم
درست مانند کودکی که نگران وعده بعدی غذایش نیست
نگران روزیم نباشم
درست مانند کودکی که نگران وعده بعدی غذایش نیست
زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد؛
ﺣﻤﺪ ﻭ ﺳﭙﺎﺱ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ است
ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ
ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩﻡ !