محمود کریمی ، محمدرضا طاهری ، محمدمهدی خیامیان ، مجید رضا نژاد ، حسین فخری و …
.
محمود کریمی ، محمدرضا طاهری ، محمدمهدی خیامیان ، مجید رضا نژاد ، حسین فخری و …
.
ز آنجایی که در روایات شیعه دو تاریخ برای درگذشت فاطمه زهرا وجود دارد، ایّام فاطمیّه یا ایام وفات فاطمه زهرا به فاصلهٔ بین این دو تاریخ یعنی ۱۳ جمادیالاول تا ۳ جمادیالثانی گفته میشود.مراسم ایام فاطمیه جمعاً ۶ روز میباشد، ۳ روز در ماه جمادیالاول و ۳ روز در ماه جمادیالثانی. فاطمیّه اول از ۱۳ تا ۱۵ جمادیالاول است و فاطمیّه دوم از سوم تا پنجم جمادیالثانی میباشد که شیعیان به عزاداری برای فاطمه دختر پیامبر اسلام میپردازند.
شیعیان پیرامون تاریخ درگذشت فاطمه دو روایت متفاوت شامل هفتاد و پنج روز بعد از درگذشت محمد و دیگری نود و پنج روز را مورد وثوق میدانند. از آنجا که درگذشت محمد در در بیست و هشتم صفر بودهاست به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخ سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل را «فاطمیه اول» میدانند. بنا به روایت نود و پنج روز، تاریخ درگذشت فاطمه را در سوم تا پنجم جمادیالثانی دانسته و آنرا «فاطمیه دوم» مینامند.[نیازمند منبع]
با توجه به اینکه افرادی مانند کلینی در کتاب اصول کافی وفات محمد را در ۱۲ ربیع الاول می داندهمه محاسبات بالا درباره ایام فاطمیه تغییر می کند.
در فرهنگ عامه، به دهه دوم جمادیالاول، از دهم تا بیستم آن ماه که بر اساس روایت ۷۵ روز درگذشت فاطمه در میان آن روزها واقع شدهاست، «دهه اول فاطمیه» و به دهه اول جمادیالثانی، از اول تا دهم جمادیالثانی که بنا به روایت ۹۵ روز، درگذشت فاطمه در میان این روزها اتفاق افتاده «دهه دوم فاطمیه» میگویند.
در فرهنگ عامه شیعیان عراق به جای دو دهه سه دهه برگزار میشود، که «دهه اول فاطمیه» ۴۰ روز بعد از درگذشت محمد میباشد، که مورخ هشتم ربیعالثانی است. البته این تقسیم بندی در شهرهایی مانند قم و تهران نیز وجود دارد.[نیازمند منبع]
مراسم عزاداری فاطمیه دوم سال ۱۳۹۳ در بیت حضرت امام خامنه ای با مداحی حاج محمود کریمی و حاج سعید حدادیان و حاج محمد طاهری و حاج میثم مطیعی
دیگر آن خندهی زیبا به لب مولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست
قطرهی اشک علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست
.
.
.
دل از غم فاطمه توان دارد، نه
و ز تربتِ او کسی نشان دارد، نه
آن تربتِ گمگشته به بَر، زوّاری
جز مهدی صاحب الزمان دارد، نه
نخستین ستاره ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی؛ ستاره ای نیلی به رنگ جراحت آسمان و زخم زمان. ای ام ابیها! ای مهربان ترین مادر، حبیبه ی حق و شفیعه ی حشر! پدر و مادرم فدای پینه ی دست هایت باد. تو محور آسیای ایثاری و اولین علت خلقت. ای مادر رسالت و همتای ولایت! به روزهایی می اندیشیم که پس از واقعه ی عظیم غدیر، همراه با حسنین به خانه های اهل مدینه می رفتی و با بیان وحیانی خویش حجت الهی را بر غافلان، تمام می کردی و بدین سان از آغاز، حمایت از ولایت، سرلوحه ی خصایل آسمانی ات بود.
غبار غم از سیمای زیبای علی می زدودی و بر زخم های فزون از ستاره ی پیکرش که نشان از رزم با باطل داشت، مرهم می نهادی. فتوحات مولا، رهین مهربانی توست. هنوز خطابه های رسایت سراج راه مجاهدان است و بر آفاق تاریخ می تابد. پاره ی تن رسول یار بودی و یگانه یاور یکتا امیر عاشقان. تلألؤ ذوالفقارعلی، وامدار عزم و عزت تو بود. آنگاه که بر بی بصیرتان و دنیا پرستان غضب می کردی، غضبناکی آفریدگار قادر، آشکار می شد. رضای تو رضای حق بود و با خرسندی ات، تمامت اهل عرش و ساکنان قدس، قرین شعف می شدند.
وصله های چادر و بوریای خانه ات، تمنیات و تمایلات خاکیان را به هیچ می انگاشت. صالحان و صدیقین و مقربان ملکوت، آرزومند خدمتگزاری خاندان خدایی ات بودند و بانوان برگزیده ی حق ، رفت و روب آستانه ی خانه ی اهل بیت(ع) را تمنا می کردند و با این وصف، دستان مبارکت که بوسه گاه اشرف رسولان بود، از فزونی تلاش مهرآگینت پینه بسته بود.