هنگامی که محمد از آخرین حج خود در سال ۶۳۲ میلادی باز میگشت. خطابهای در مورد علی ایراد نمود که توسط شیعه و سنی بسیار متفاوت تفسیر شدهاست. مطابق با روایت هر دو گروه محمد گفت که علی وارثش و برادرش و کسی است که هر کس پیامبر را به عنوان مولایش (رهبر یا دوست قابل اعتماد) بپذیرد (کلمه مولا مرتبط است با ولایت (با کسر واو) یا وَلایت (با فتح واو) که حکومت، شروع مبادرت، غلبه معنوی و قدرت معنی میدهد) باید او را نیز به عنوان مولایش بپذیرد. شیعیان این بیان را به معنی تعیین علی به جانشینی پیامبر و اولین امام میدانند. اهل سنت در مقابل تنها اظهار نزدیکی پیامبر به علی میدانند و اظهار خواستهاش که علی به عنوان پسر عمو و فرزندخواندهاش جانشین او در مسئولیتهای خانوادگیاش پس از مرگ شود.
بگفته دکاکه در دانشنامه ایرانیکا٬ اولین منبع تاریخی که به غدیر خم اشاره می کند یعقوبی مورخ شیعه در نیمه دوم قرن سوم هجری است و اولین آثار ادبی قابل تاریخ گذاری بجا مانده، مجموعه اشعاری از نویسندگان شیعه در قرن دوم هجری است. نکته قابل توجه این است که در میان دلایلی که علی در کتاب نهج البلاغه برای برحقی [جانشینی اش] ذکر میکند٬ اشارهای به غدیر خم نیست. اما چنین به نظر میرسد که از حدود قرن دوم هجری حدیث غدیر خم بعنوان یکی از دلیلهای مهم برای اثبات برحقی علی بر جانشینی محمد بوده است.
بنا بر پژوهش دکاکه، حدیث غدیرخم در برخی منابع شیعه و برخی منابع سنی آمده اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دسته بندی مذهبی نبوده است. طبق بررسی وی این حدیث از سده نخست در میان مسلمانان مطرح بوده، اما در زمان سه حلیفه نخست در اختلافات مذهبی و یا سیاسی میان هواداران و مخالفان علی به آن چندان استناد نمی شده است. در زمان جنگ های میان مسلمانان در دوران خلافت علی، این حدیث دارای اهمیت مذهبی بخصوص در رابطه با موضوع ولایت شد و حامیان علی در تثبیت مشروعیت وی به آن استناد کردند. به گفته مادلونگ در همین دوران علی در کوفه با استناد به این واقعه بر برتری جایگاه خود بر خلفای پیشین تأکید کرد.این حدیث در برخی منابع تاریخی اهل سنت نظیر سیره ابن هشام، تاریخ طبری و طبقات ابن سعد نیامده است، اما در انساب الاشراف بلاذری ذکر شده است. و بیشترین نقل این روایت به مسند احمد بن حنبل مربوط می شود. از مورخان و محدثان متأخر اهل سنت، ابن عساکر و ابن کثیر حدیث را نقل کرده اند. از منابع شیعه دوره امویان، هاشمیات کمیت بن زید اسدی و کتاب سلیم بن قیس هلالی حدیث را آورده اند. حال آنکه در منابع حدیثی شیعه که از قرن سوم به بعد گردآوری شده اند نظیر اصول کافی چندان به آن پرداخته نشده است و صرفاً برای تثبیت نظریه شیعی نصب امام توسط نص آن را ذکر کرده اند. همچنین غدیرخم در منابع تاریخی مایل به شیعه در سده های نخست چندان به آن پرداخته نشده است. مسعودی در مروج الذهب اصلاً آن را ذکر نکرده و یعقوبی فقط گزارش مختصری از آن آورده است. بنابر تحلیل دکاکه این واقعه بیشتر در منابع تاریخی که مربوط به دوره امویان می شود و یا بر منابع این دوره اتکا دارد آورده شده است و در دوره عباسیان از توجه به آن کاسته شده است.