پنج كس بسيار گريسته اند: آدم يعقوب ، يوسف ، فاطمه زهرا و على بن حسين عليه السلام .
آدم براى بهشت به اندازه اى گريست كه رد اشك بر گونه اش افتاد.
يعقوب به اندازه اى بر يوسف خود گريست كه نور ديده اش را از دست داد. به او گفتند:
يعقوب ! تو هميشه به ياد يوسف هستى يا در اين راه از گريه ، آب يا هلاك مى شوى . يوسف از دورى پدرش يعقوب آن قدر گريه كرد كه زندانيان ناراحت شدند و به او گفتند:
يا شب گريه كن روز آرام باش ! يا روز گريه كن شب آرام باش ! با زندانيان به توافق رسيد، در يكى از آنها گريه كند.
فاطمه زهرا آن قدر گريست ، اهل مدينه به تنگ آمدند و عرض كردند:
ما را از گريه ات به تنگ آوردى ، آن بانوى دو جهان روزها را از شهر مدينه بيرون مى رفت و در كنار قبرستان شهداء (احد) تا مى توانست مى گريست و سپس
جدید ترین سیستم افزایش بازدید سایت و وبلاگ