كه عموماً از اصحاب و راویان ائمه ـ علیهم السّلام ـ بودند در محضر ائمه ـ علیهم السّلام ـ یا بلافاصله پس از مراجعه به خانه به ثبت و نگارش گفتار ائمه ـ علیهم السّلام ـ اقدام میكردند. این امر نشانگر اهتمام اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ و راویان آنان به كتاب حدیث بوده است.
2. اصول اربعمأه بخاطر زمان فراهم آمدن و نیزكنترل و بازبینی كه احیاناً نسبت به بخشی از آنها از سوی ائمه انجام گرفت، از اتقان و اعتبار زیادی برخوردار بوده است، از این رو قدما وجود روایتی در این اصول را از جمله قرائن صحت خبر میدانستند.
3. وجود این اصول افزون بر آنكه حلقه اتصال كتب اربعه شیعه تا عصر رسالت و امامت را مبیّن میكند، نشانگر آن است كه جوامع روایی شیعه به عكس جوامع روایی اهل سنت بر فرهنگ مكتوب و سنت نگارش یافته متكی بوده است كه خود نشانگر اتقان این منابع است.
4. گر چه این اصول ناظر به تمام دوران امامت؛ یعنی عصر امام علی ـ علیه السّلام ـ تا عصر امام حسن عسگری ـ علیه السّلام ـ است، امّا بیشترین شمار آنها در عصر صادقین ـ علیهما السّلام ـ تدوین یافته است.
5. در حال حاضر به استثنای شانزده اصل، نسبت به سایر اصول اربعمأه تنها گزارشهای تاریخی در دست است و اگر این اصول امروز به دست ما میرسید، میراث روایی شیعه از غنا و استحكام بیشتری برخوردار بود.
دوره تدوین جوامع اولیه حدیثی
اصحاب ائمه ـ علیهم السّلام ـ تا دوران امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ كوشیدند تا میراث روایی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ را در قالب اصول روایی ثبت و ضبط كنند. بدین ترتیب گروهی بنا به سلیقه خود و میزان حضور در جلسات ائمه ـ علیهم السّلام ـ به ثبت پارهای از روایات توفیق یافتند. گرچه شماری از محدّثان؛ همچون حمید بن زیاد دهقان، یونس بن عبدالرحمن، محمد بن یحیی و.... به جامع نویسی و تنظیم بخشهایی از این اصول روی آوردند، اما بخاطر دسترسی نداشتن به تمام اصول روایی و درك بخشی از دوران صدور روایات از ائمه ـ علیهم السّلام ـ و نیز توجه آنان به بخشی خاص از روایات؛ نظیر احكام، كاری در خور و جامع ارائه نگردید.
از سوی دیگر رشد و تعالی جامعه شیعی در دوران غیبت صغرا و آغاز غیبت كبرای امام زمان ـ علیه السّلام ـ و نیاز پیوسته عالمان دینی، اعم از فقیهان، متكلمان، مفسران شیعه به میراث روایی مدّون و رویكرد اختلاف در نگرشهای فقهی و كلامی در اثر پراكندگی اصول روایی ضرورت تدوین جوامع حدیثی شیعه را بیش از هر زمان دیگر ضروری میساخت.
در پاسخ به چنین نیازی بود كه ثقه الاسلام كلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی اقدام به تبویب اصول روایی نمودند و كتابهای «كافی»، «من لا یحضره الفقیه»، «مدینه العلم»، «تهذیب و استبصار» به رشته تحریر در آمد. البته پیش از آنان بزرگانی همچون: احمد بن محمد بن خالد برقی (م 274)، محمد بن صفار (م 290)، حمیدی قمی (م 300) به ترتیب كتابهای: المحاسن، بصائر الدرجات و قرب الاسناد را نگاشتند. و نیز همزمان با عصر محمدون ثلاث كتابهای حدیثی دیگری توسط این بزرگان و دیگر محدّثان؛ هم چون عیون اخبار الرضا ـ علیه السّلام ـ الخصال، الامالی از شیخ صدوق، الغیبه، الاقتصاد از شیخ طوسی و.... تدوین شد، اما به خاطر برخورداری كتابهای پنجگانه از جامعیّت، اتقان، سند و متن روایات، این كتابها مورد توجّه عالمان شیعی در سدههای پسین قرار گرفت و آرام آرام به عنوان كتب خمسه روایی شیعه شناخته شد كه البته بعدها پس از مفقود شدن كتاب مدینه العلم، به كتب اربعه حدیثی شیعه اشتهار یافت.
باید دانست كه اشتهار این چهار كتاب به جوامع اصلی و اولیه حدیثی شیعه اختصاص به حدیث ندارد، زیرا در سایر دانشها نیز شماری از كتابها بخاطر جامعیت و اتقان محتوایی، به عنوان كتب مادر و اصلی آن علم شهرت یافتهاند. به عنوان مثال كتابهای چهارگانه امالی از ابو علی قالی، البیان والتبیین جاحظ، ادب الكاتب ابن قتیبه، امالی سید مرتضی، به عنوان كتب چهارگانه ادبی، و رجال نجاشی، رجال كشی، رجال و فهرست شیخ طوسی به عنوان كتب چهارگانه رجال شیعه و تمهید القواعد ابن تركه، شرح فصوص الحكم قیصری، مصباح الانس ابن فنّاری، فتوحات مكیّه ابن عربی به عنوان كتابهای چهار گانه عرفان نظری و مفتاح الفلاح شیخ بهایی، عدّه الداعی ابن فهدحلّی، قوت القلوب مكی ابن ابیطالب و اقبال سید بن طاووس به عنوان كتب اربعه عرفان عملی شهرت دارند.[1]
دلایل روی آوری محدثان شیعه به كتب اربعه
به نظر میرسد اتفاق نظر عالمان و محدثان شیعه در پذیرش كتب اربعه به عنوان مهمترین جوامع روایی شیعه ناشی از پنج امر ذیل بوده است:
1. جامعیت كتب اربعه؛ چنانكه در بررسی هر یك از كتب اربعه گفته خواهد شد، این كتابها از جامعیت نسبی و قابل قبولی برخوردارند. در این بین «كافی» منحصر بفرد است؛ زیرا شمار فراوانی از روایات عقاید، اخلاق و احكام را در خود جای داده است.
2. اتقان و دقت در تدوین؛ افزون بر تصریح صاحبان جوامع روایی مبنی بر رعایت دقت و احتیاط در گزینش روایات و عرضه آنها بر معیارهایی، همچون موافقت با قرآن، مراجعه به سند و محتوای هر یك از این كتابها نشان میدهد كه واقعاًُ چنین دقتی اعمال شده است. البته این به معنای عدم راهیافت خطا و اشتباه دركار آنان و بالطبع وجود روایات ضعیف و احیاناً موضوع در این كتب نیست.
3. نزدیكی عصر تدوین كتب اربعه به دوران امامت ائمه ـ علیهم السّلام ـ ؛ میدانیم كه مرحوم كلینی (م 328) در عصر غیبت صغرا و با حضور نواب خاص اقدام به جمع آوری روایات نمود، بدین خاطر حتی برخی رؤیت این كتاب از سوی امام زمان ـ علیه السّلام ـ را ضروری و امری طبیعی دانستهاند، كه البته جای تأمل دارد. شیخ صدوق (م381) و شیخ طوسی (م460) نیز با فاصله نه چندان زیاد از دوران كلینی به فراهم كردن جوامع روایی اقدام كردند. گرچه آنان دوران غیبت صغرا را درك نكردند، اما نسبت به عصرهای پسین به دوران ائمه وعصر غیبت صغرا نزدیكتر بودهاند. این امر تا حدّ قابل ملاحظهای در پذیرش كتب اربعه به عنوان امّهات كتب روایی شیعه مؤثربوده است.
4. استناد به اصول اربعمأه؛ اصول اربعمأه كه دستمایههای مستند و اصلی تدوین حدیث است، در اختیار صاحبان جوامع روایی بوده و آنان بر اساس روایات این اصول به تدوین كتب اربعه توفیق یافتند. در حالی كه پس از شیخ طوسی، بویژه پس از آتش سوزی كتابخانه ایشان از این اصول اثر چندانی برجای نماند. در نتیجه، مراجعه به این جوامع روایی، گویای مراجعه به خود اصول اربعمأه تلقی شد.
5. شیخصیت و جایگاه علمی صاحبان كتب اربعه؛ ثقه الاسلام كلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی از چهرههای تابناك تاریخ تشیّع ـ از نظر تقوا، معنویت و آگاهی علمی، بلكه جامعیت علمی، بویژه در زمینه علوم حدیث ـ و جزء نوادر شیعه بهشمار رفته و همگان به شخصیت علمی معنوی آنان اذعان دارند. پیداست این امر در پذیرش جوامع روایی آنان مؤثر بوده است.
آشنایی با وسائل الشیعه
وسائل الشیعه كتاب روایی است كه در آن روایات فقهی برگرفته از كتب اربعه و 70 كتاب دیگر آمده است.[2] این كتاب دارای یك مقدمه در 31 باب و 51 كتاب بر اساس كتب فقهی و در مجموع دارای 35850روایت است.[3] او این كتاب را طی 18 یا 20 سال گرد آورد[4] و پایان تألیف آن در سال 1082 هجری پایان یافت. او حداقل سه بار تمام كتاب را مورد مطالعه قرار داد.[5] این كتاب در چاپ سالهای اخیر در 20 جلد و با حواشی آیه الله ربانی تا جلد 15 و حواشی مرحوم راضی در سایر مجلدها چاپ و منتشر شده است.
شیخ حر عاملی وجود تطویل و تأویلهای دور از واقع در كتابهای پیشین، پراكندگی روایات، ناسازگاری روایات با عنوان بابهای فقهی و فقدان بسیاری از روایات مرتبط بامسائل شرعی را انگیزه خود برای تدوین وسائل معرفی كرد.[6] او تصریح میكند كه روایات كتابش را از كتابهای مشهوری نقل كرده كه مورد اعتنا و عمل شیعه است.[7]
مراجعه به كتاب وسائل نشان میدهد كه مؤلف خواسته است تا با گرد آوری تمام روایات مرتبط با ابواب فقهی، كار استنباط و اجتهاد را تسهیل كند. از نظر او بدون تدوین این كتاب فقیه ناچار بوده است، به روایات مرتبط در ابواب مختلف و پراكنده كتب اربعه مراجعه كند، تازه پس از این مراجعه او به بخشی از روایات دست مییافت، كه تنها در این كتب منعكس شده و از روایات دهها منبع دیگر اطلاع نمییافت.
علامه مجلسی برای تدوین بحار از مهمترین منابع روایی، تفسیری، تاریخی، فقهی، كلامی، لغت و... بهره گرفته است. او در فصل نخست از جلد اول بحار منابع و مآخذ كتاب را بر میشمرد و در فصل دوم از همین جلد از وثاقت این منابع دفاع میكند. علامه در مجموع از 400 كتاب شیعی و 85 كتاب اهل سنت و در مجموع از 485 كتاب به عنوان منبع خود نامبرده است.
اما بررسیها در لابلای بحار نشان میدهد كه علاّمه از 629 منبع بهره جسته است، هرچند ممكن است با فحص كامل شمار این منابع از این رقم نیز بالاتر رود.[8]
از كارهای ستودنی علامه مجلسی كوشش خستگی ناپذیر برای یافتن این مأخذ است، كه گاه به خاطر قدمت منابع با دشواریهای زیاد و صرف هزینههای مالی فراوان همراه بوده است.
[1] . المعجم المفهرس لالفاظ أحادیث بحارالانوار، ج1، ص49.
[2] . وسائل الشیعه، ج1، ص88، مرحوم استاد شانهچی با استناد به مقدّمه وسائل چاپ اسلامیّه تهران، ص یز آورده است كه شیخ حرّ عاملی در تألیف این كتاب از 180 كتاب استفاده كرده است علم حدیث، ص86.
[3] . علم حدیث، ص88.
[4] . وسائل الشیعه، ج1، ص95؛ علم حدیث، ص87.
[5] . وسائل الشیعه، ج1، ص95.
[6] . همان، ص5.
[7] . همان، ص7.
[8] . المعجم المفهرس لالفاظ أحادیث بحارالأنوار، ج1 ، ص87-98.