از نظر شیعه، حکومت تنها از آن خدا است و هر حاکمی که از جانب خداوند حکم نکند و فرمانش حق نباشد (غیر معصوم باشد)، لزوما به باطل حکم کرده و طاغوت میباشد. (چرا که بعد از حق چیزی جز باطل نیست)و دروغ زن به خدا و پیامبر او و غاصب ولایت آنها خواهد بود و مخالفت با آن واجب است، مگر از باب تقیه. بنابراین، شیعیان معتقدند که خداوند امامانی را از جانب خود تعیین و مشخص نموده است و تنها آنان شایستگی تشکیل حکومت و قرار گرفتن در رأس آن را دارا میباشند و اطاعت از هر حاکمی غیر از ایشان، شرک تلقی شده و موجب جاودانگی در آتش خواهد شد.
نظریهٔ ولایت فقیه که توسط برخی شیعیان مطرح شده است نیز تنها ناظر به زمان غیبت بوده و تحت عنوان «اضطرار» پذیرفته میشود.
در نگاه شیعیان خداوند در تمامی زمانها یک نفر را به عنوان امام و سرپرست الهی قرار داده است و زمین هرگز از «حجت» خالی نیست اما این راهبران الهی، همانگونه که در بالا گفته شد، تنها زمانی دست به تشکیل حکومت میزنند که اقبال و خواست عمومی برای این امر وجود داشته باشد. شیعیان علت عدم ظهور و تشکیل حکومت آخرین امامشان -که وی را منجی میخوانند- را نیز عدم خواست واقعی مردم برای تشکیل حکومت الهی می دانند.