1- پرهيز از دنيا پرستي
اي بندگان خدا، شما را به ترك دنيايي سفارش ميكنم كه شما را رها ميسازد، گر چه شما جدايي از آن را دوست نداريد، دنيايي كه بدنهاي شما را كهنه و فرسوده ميكند با اينكه دوست داريد همواره تازه و پاكيزه بمانيد.شما و دنيا به مسافراني مانيد كه تا گام در آن نهند، احساس دارند كه به پايان راه رسيدهاند، و تا قصد رسيدن به نشاني كردهاند، گويا بدان دست يافتند، در حالي كه تا رسيدن به هدف نهايي هنوز فاصلههاي زيادي است.چگونه ميتواند به مقصد رسد كسي كه روز معيّني در پيش دارد و از آن تجاوز نخواهد كرد مرگ به سرعت او را ميراند، و عوامل مختلف او را بر خلاف خواسته خود از دنيا جدا ميسازد.
2
- روش برخورد با دنيا
پس در عزّت و ناز دنيا بر يكديگر پيشي نگيريد، و فريب زينتها و نعمتها را نخوريد و مغرور نشويد و از رنج و سختي آن نناليد و ناشكيبا نباشيد، زيرا عزّت و افتخارات دنيا پايان ميپذيرد، و زينت و نعمتهايش نابود ميگردد، و رنج و سختي آن تمام ميشود، و هر مدّت و مهلتي در آن به پايان ميرسد، و هر موجود زندهاي به سوي مرگ ميرود.آيا نشانههايي از زندگي گذشتگان كه بر جا مانده شما را از دنيا پرستي باز نميدارد و اگر خردمنديد آيا در زندگاني پدرانتان آگاهي و عبرت آموزي نيست مگر نميبينيد كه گذشتگان شما باز نميگردند و فرزندان شما باقي نميمانند مگر مردم دنيا را نمينگريد كه در گذشت شب و روز حالات گوناگوني دارند:يكي ميميرد و بر او ميگريند، و ديگري باقي مانده به او تسليت ميگويند، يكي ديگر بر بستر بيماري افتاده ديگري به عيادت او ميآيد، و ديگري در حال جان كندن است، و دنيا طلبي در جستجوي دنياست كه مرگ او را در مييابد، و غفلت زدهاي كه مرگ او را فراموش نكرده است، و آيندگان نيز راه گذشتگان را ميپويند.بهوش باشيد مرگ را كه نابود كننده لذّتها و شكننده شهوتها و قطع كننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر كارهاي زشت، به ياد آوريد، و براي انجام واجبات، و شكر در برابر نعمتها و احسان بي شمار الهي، از خدا ياري خواهيد.
خطبه 98 نهج البلاغه